ماهانماهان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

ღღ نازدار مامانش ღღ

بیماری پشت بیماری ......

عروسی خاله جون رو در کمال شادی و خوشی سپری کردیم چون عروسی در منزل دایی جون برگزار شد تو و عرفان پیش بابایی موندی تا بازی کنی و بعد از شام اومدی , با دیدن خاله خیلی ذوق کرده بودی همش میگفتی خاله عروسی شده منم از نبودن تو استفاده کردم و حسابی هنر نمایی کردم ولی خدایی دلم برات تنگ شده بود همین که اومدی محکم پریدی بغلم ,تو عروسی اتفاق ناگواری برام پیش اومد از پله های دایی اینا افتادم خدا رحم کرد که چیزی نشد دستم و پام بشدت آسیب دید همش می اومدی و با دستهای کوچولوت منو ناز میکردی قربون دستهای ناز و مهربونت بعدش به شدت مریض شدی ,سرفه های خلط دار میکردی ؛ یه کوچولو که بهتر شدی به...
26 آبان 1391

هورررررررررررررررررررررررررا ما اومدیم

سلام سلام صد تا سلامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به همه دوست جونای عزیز و با معرفت خودم به همه نی نی های ناز و قشنگشون دلم برای همه شما حسابی تنگیده بود از همه اونایی که تو این مدت به فکر ما بودن و کلی نظر برام گذاشتن ممنونم؛ روی گل همه نی نی هاشون رو میبوسم متاسفانه مشکل خونه حسابی طول کشید ولی خوب بالاخره یه خونه خوب پیدا کردم اونم با همکاری مرد کوچولوی خونه ما ١٢ مهر نقل مکان کردیم ,تا جابه جا بشیم طول کشید اینترنت رو هم از مخابرات گرفتم خیلی راضیم الانم درگیر عروسی خواهرم هستم ؛آخر هفته عروسی خاله جون ماهانه که حسابی به گردن ماهانی حق داره . و اما اندر اخبارات اینجانب........
8 آبان 1391
1